بازگشت

ساخت وبلاگ
  دل پر از افغان و ظاهر خالی از جوشیم ما از سخن لبریز و از گفتار خاموشیم ما   تا به بر گیریم هر دم تیر تقدیر تو را جمله اعضا چون کمان پیوسته آغوشیم ما   چون تن آیینه پنهان در لباس جوهریم گر چه در ظاهر بازگشت...ادامه مطلب
ما را در سایت بازگشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newfanoos بازدید : 73 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 12:34

  یک عمر جان کندم میان خون و خاکسترمن نامه بر بین تو بودم با کسی دیگرطاقت نمی آوردم اما نامه می بردماز او به تو ..از تو به او.. مرداد .. شهریورپاییز شد با خود نشستم نقشه ایی چیدممی خواستم غافل شوید از بازگشت...ادامه مطلب
ما را در سایت بازگشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newfanoos بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 12:34

 

صدای گمشده در غارهای مسدودم
فرود آمده از قله ایی مه آلودم

کنار شمع نشستند و راز می گفتند
نگاه کردم و آتش برآمد از دودم

گرفتم آنکه گلستان شوند هیزم ها
چگونه سرد شود خاطرات نمرودم

به شوق یافتنت ای کلید دربدری
کدام کوچه بن بست را نپیمودم ؟

تو نیستی که برایم انار دانه کنی
کجاست دانه تسبیح شاه مقصودم

به روی خویش نیاور ولی بدان آن روز
کسی که پنجره ات را شکست من بودم

قطار صبح ازل رفت بی خداحافظ
در آستین غزل ماند دست بدرودم

احسان افشاری

بازگشت...
ما را در سایت بازگشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newfanoos بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 12:34

  قطار پنجره هايش راگرفته زير بغل مي رفتو پشت ابر نهان مي شد...دلم كه ماه محالش رابه حال بدرقه مي افتادجهان پر از چمدان مي شد*و برگ بود كه مي باريدو بادْ خسته_وزان مي رفت...خزان مسافتي از من بودكه در بازگشت...ادامه مطلب
ما را در سایت بازگشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newfanoos بازدید : 49 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 12:34

همه‌اش تقصیر اسی بود. لعنت به اسی. لعنت به خودش و اون بازی مسخره‌اش. خبر مرگ‌اش یعنی بازی جدیدی آورده بود. گفت چیزهایی از رادیو شنیده و بازی را از روی اون چیزها خودش اختراع كرده. طوری می‌گفت “اختراع” بازگشت...ادامه مطلب
ما را در سایت بازگشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newfanoos بازدید : 67 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 12:34

  1. شب است و قصه ی تلخ خودم را باز می خوانم به پایان می رسم هر بار از آغاز می خوانم   من آن زندانی محکوم اعدامم که شب تا صبح به گوش قفل های بسته از اعجاز می خوانم   کسی از ناله های تلخم آهنگی نخواهد بازگشت...ادامه مطلب
ما را در سایت بازگشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newfanoos بازدید : 35 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 12:34

  خيره خيره چشم‌هاي خستة خوش‌باوران محو دلقك‌بازي هر روزة بازيگران ترس دل‌ها را تصرّف كرده و امّيد نيست كارگر باشد بر آنها تيرِ چشم دلبران مست‌ها فرجامشان مرگ است وقتي جام‌ها پر شد از تركيب تلخي از شر بازگشت...ادامه مطلب
ما را در سایت بازگشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newfanoos بازدید : 62 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 12:34

  ما جدا مانده ایم از هم و این،بی گمان سرنوشت خوبی نیستبی تو دنیا بهشت هم كه شود، بی شك اصلا بهشت خوبی نیست ماه اردیبهشت من امسال،گرچه بارانِ بسیاری داشت،حس تلخی ولی به من می گفت:اصلا اردیبهشت خوبی نی بازگشت...ادامه مطلب
ما را در سایت بازگشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newfanoos بازدید : 26 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 12:34

بر هر سر کوی و برزنی جار زدند: 

سلطان دلار و سکه را دار زدند

آزاد و رها به ریش ما می خندند

آنانکه تمام شهر  را بار زدند

 

**********

نه موشک اس سیصد روسی داریم

نه بتهوون و باخ و دبوسی داریم

جای همه چیز و هر چه باید با شد

هر گوشه یکی دو شیخ طوسی داریم

 

 

« محمود فرزین»

 

بازگشت...
ما را در سایت بازگشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newfanoos بازدید : 48 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 12:34

  برف می بارد؛ برف می بارد به روی خار و خارا سنگ. کوه ها خاموش، دره ها دلتنگ؛ راه ها چشم انتظار کاروانی با صدای زنگ ...   بر نمی شد گر ز بام خانه ها دودی، یا که سوسوی چراغی گر پیامی مان نمی آورد، رد پ بازگشت...ادامه مطلب
ما را در سایت بازگشت دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : newfanoos بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 18 بهمن 1397 ساعت: 12:34